معنی پایتخت موریس
حل جدول
لغت نامه دهخدا
موریس. (اِخ) موریکیوس، نام کاملش فلاویوس تیبریوس موریکیوس (539-602 م.) امپراتور روم شرقی (582- 602 م.). وی در سال 591 به جنگهای ایران و روم خاتمه داد و درآخر کار با شورش سپاهیان روم در ناحیه ٔ دانوب روبروشد و مجبور به استعفا گشت (602 م.). فوکاس وی را به قتل رساند. رجوع به فرهنگ ایران باستان ص 164 شود.
موریس. [م ُ] (اِخ) جزیره ای است در اقیانوس هند در شرق جزیره ٔ ماداگاسگار (مشرق افریقا). ابتدا از متصرفات فرانسه بود. و از سال 1810 م. به بعد به تصرف انگلیس درآمد. جمعیت آن 509800 تن است. شهر مرکزی آن بندر لوئی و محصول عمده ٔ آن قند می باشد. در سال 1920 هَ. ش. رضاخان سرسلسله ٔ خاندان پهلوی پس از استعفا از سلطنت بدانجا تبعید گردید و سپس به ژهانسبورگ در افریقای جنوبی برده شد.
پورت موریس
پورت موریس. [پ ُ] (اِخ) نام ایالتی مرکب از سنجاقهای پورت موریس، سان رمو و اونلیا به ایتالیا. دارای 132000 تن سکنه.
پورت موریس. [پ ُ] (اِخ) نام قصبه ای به ایتالیا در خلیج ژنو در شش هزارگزی شمال شرقی شهر نیس مرکز ایالت و دارای 8000 تن سکنه و محصولاتی چون روغن زیتون، شراب، ماکارونی و پرتقال و لیمو، خشکبار و غیره. (قاموس الاعلام ترکی).
پایتخت
پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).
فرهنگ معین
(تَ) (اِمر.) شهری که محل مقر حکومت باشد.
فرهنگ عمید
شهری که مرکز سیاسی یک کشور، محل اقامت پادشاه یا رئیسجمهوری و هیئت دولت باشد،
مترادف و متضاد زبان فارسی
پاتخت، تختگاه، دارالاماره، دارالسلطنه، دارالملک، شاهنشین، عاصمه
فارسی به عربی
راسمال
فرهنگ فارسی هوشیار
شهری که محل اقامت شاه یا رئیس جمهور ی هیئت دولت باشد
فارسی به ایتالیایی
capitale
فارسی به آلمانی
Hauptstadt (f), Kapital (n)
سخن بزرگان
معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را در بر می گیرد و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمی توانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرها و تبدیل های مثبتی که هماهنگ با نیازهای بشر بر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند.
چیزهایی را که به درد بخور یا زیبا نیستند، در خانه ی خود نگاه ندارید.
هستند.
معادل ابجد
1729